ادامه اغتشاشات با پروژه «شهیدسازی»
- بله
- همه چیز رو باختیم.
- چی شده؟
- از مراکز استانها زنگ میزنند، وضع خرابه.
- با تقلبیا بیتقلب؟
- بیتقلب، یه فکری باید کرد.
مصطفی پس از پایان مکالمه با همسرش، تماسهای دیگری به اقصینقاط کشور انجام میدهد. تماسهایی که همه بر باخت سنگین میرحسین موسوی تاکید دارند. مصطفی بلافاصله با بزرگان تماس گرفته و درخواست جلسه فوری میکند. مکالمات مصطفی با چهرههای تاثیرگذار جریان دومخرداد به درازا نمیکشد و فقط در آنها بر تشکیل نشست اضطراری تاکید میشود. ساعتی بعد ساختمان قیطریه محلی میشود برای نشست چهرههای سرشناس و تاثیرگذار اصلاحطلب. اجتماع این چهرهها در بعد از ظهر 22 خرداد 88، یک نقطه اشتراک داشت و آن نگرانی تمامی آنها از شکست سنگین. حضار در جلسه هر کدام اخبار و گزارشهای خود از پیشبینی نتیجه انتخابات را مطرح میکنند. در این میان توجه حضار بیشتر به گزارشهای ستادهای موسوی در استانها معطوف میشود. جمعبندی گزارشهای ستادهای موسوی آخرین کورسوی امید را از حاضران گرفت. ستادها به استناد 40 هزار ناظر پای صندوقها، شکست را «قطعی» میدانند. فضای جلسه که بهخاطر پذیرش شکست، سنگین و غیرقابل تحمل شده بود، به سمت پیشنهادهای خطرناکی سوق داده شد. عصر جمعه 22 خرداد حضار به اتفاق تصمیم میگیرند به دیدار موسوی رفته و به وی «پیروزی»در انتخابات را تبریک گویند؛ آنها از او میخواهند تا همان شب کنفرانس خبری گذاشته و پیروزی خود را قبل از شمارش آرا اعلام کند!
بحران اثبات تقلب
قریب به 50 روز از برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران گذشت. بررسی دقیق تمام ادله میرحسین موسوی برای اثبات تقلب گسترده در این انتخابات، ماحصل قانعکنندهای را به همراه ندارد. البته باید این واقعیت را مورد توجه قرار داد که میرحسین موسوی در همان اوان اعتراض، نشان داد که مخاطبش نهادهای قانونی نظام نیست. موسوی سریعا در بیانیههایش گفت که انتظاری از شورای نگهبان و قوه قضائیه ندارد بنابراین تمام هدف موسوی متأثر کردن جامعه طرفدار وی بود. موسوی با تکیه بر سوءاستفاده برخی رسانههای خارجی و نیز شایعات برخی سایتها و وبلاگها که هدایت واحد آنها در پوشش شایعات کاملا آشکار بود، درصدد تحریک هرچه بیشتر طرفدارانش برای حضور در تجمعات خیابانی بود. این موضوع از بررسی بیانیهها و نیز اقدامات نمایشی این کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری به وضوح به دست میآید. با این وجود بهرغم تشدید اتهامات و شایعات آنچه به مرور مشاهده شد، کاهش بسیار محسوس جمعیت معترضان بود. در کنار سوءاستفاده از اوباش در تجمعات، به اعتقاد اکثر کارشناسان، تقلیل بسیار زیاد شمار حاضران در تجمعات غیرقانونی طرفداران موسوی بهخاطر عدم پذیرش تقلب در انتخابات بوده است. اطرافیان موسوی بهرغم اینکه در هفتههای اخیر اقدام به انتشار شماره تلفن، فکس، ایمیل و ... برای در اختیار قرار دادن آنچه آنها «اطلاعات تقلب در انتخابات» عنوان کردهاند، کردهاند اما به مرور آنچه برای افکار عمومی هویدا شد، دستهای خالی از سند و مدرک موسوی و اطرافیانش برای اثبات ادعای مطرح شده بود. در این راستا آنچه میتواند به منزله تیر خلاص بر پیکره ادعای تقلب تفسیر شود، اقدام نهادهای قانونی در مطالبه اسناد و مدارک ثابتکننده ادعای تقلب، از میرحسین موسوی بود. موضوعی که توانست به یک مطالبه مشترک میان طرفداران احمدینژاد و حامیان موسوی تبدیل شود اما فرار موسوی از شرکت در جلسات شورای نگهبان و حتی نپذیرفتن شروطی که خود در ابتدا خواهان اجرای آن بود، سرانجام این واقعیت را در مقابل انظار عمومی قرار داد که موسوی عاجز از اثبات ادعای هزینهساز و خونین خود است.
اعتراضات تغییر فاز میدهد
عجز از ارائه مدارک و مستنداتی که طرفداران موسوی را مجاب به پذیرش تقلب در انتخابات کند، موجب شد موسوی در مخمصه قرار بگیرد. وی از یک طرف به واسطه عبور از ارکان قانونی و نمایش تصویر عدم تمکین به اصول قانونی از خود؛ در میان خواص و نخبگان چهره ناخوشایندی از خود نمایش داد و حاکمیت را نسبت به خویش بدبین کرد و از سوی دیگر به واسطه تحلیل «قوای خیابانی» خود، در معرض «سقوط» قرار گرفت. در این شرایط، کوبیدن مجدد بر طبل تقلب دیگر خاصیتی برای موسوی نداشت. از سوی دیگر اقدام رسانههای منتقد موسوی در انتشار و انعکاس اخبار و گزارشهایی در راستای اثبات کذب بودن ادعای موسوی و نیز خاستگاه اصلی اعتراضات،موجب شد تصمیمگیران موسوی تدبیری چاره کنند تا از مهلکه خود خواسته خارج شوند، به همین خاطر تجمعات خیابانی تغییر فاز داد و این بار محوریت جدیدی یافت. شاید آن زمان که سعید حجاریان جمله معروف خود که «اصلاحات برای بازگشت به عرصه قدرت نیاز به خون دارد» را مطرح کرد، کسی این گمان را نمیبرد که این پروژه با بازیگری موسوی انجام بگیرد اما برخورد با تجمعات خیابانی که در آن برخی به واسطه حمله به مراکز نظامی تهران کشته و زخمی شدند و برخی دیگر نیز همچون ندا آقاسلطان در نتیجه استفاده از ایجاد بستر آشوب، بسیار مشکوک به قتل رسیدند، نشان داد مراد حجاریان از آن گفته چه بود و زمینههای کشته شدن برخی افراد و مصادره آن به سود جریان دوم خرداد – که بشدت از سوی BBC فارسی و شبکه صدای آمریکا VOA دنبال میشود – چگونه فراهم شد. موسوی و اطرافیانش نیز همین ماجرا را دستاویزی برای تداوم تجمعات خیابانی قرار دادند و فاز سوءاستفاده از احساسات و عواطف خانوادههای کشتهشدگان حوادث اخیر را برگزیدند. به همین خاطر است که موسوی به اتفاق همسر همیشه همراهش در جمع خانواده تعدادی از کشتهشدگان حاضر میشود و بلافاصله چهرههای حزنانگیز وی و همسرش در رسانههای حامی منعکس میشود. البته حضور در جمع کشتهشدگان حوادث اخیر فقط محدود به برخی از این خانوادهها شد چرا که موسوی هیچگاه اشارهای به دیگر کشته و زخمیهای حوادث اخیر که احیانا اعتقادی به ادعاهای وی نداشتند، نکرده است.
انتخاب فاز مظلومنمایی و برانگیختن حس ترحم توسط موسوی، بشدت از سوی رسانههای خارجی حامی ناآرامیهای تهران مورد استقبال قرار گرفت و در هفتههای اخیر تهیه اخبار و گزارشهای مختلف در این راستا، در دستور کار این رسانههای مخالف جمهوری اسلامی قرار گرفت. حجم اقدامات پوشش این رسانهها برای حمایت از موسوی آنچنان گسترده بوده است که به نظر میرسد موسوی و اطرافیانش از جانب پرسشهای افکار عمومی حامی درباره ارائه ادله اثبات تقلب، آسوده شدهاند.
اصلاحات باز هم خون میخواهد
موسوی برای تداوم اعتراضات خیابانی، تغییر فاز داد ضمن اینکه خواهان به فراموشیسپردن مطالبه ارائه دلایل تقلب در انتخابات از سوی هوادارانش است. اما برخی تحلیلگران از واقعیت دیگری خبر میدهند که از تدارک یک اقدام بسیار خطرناک توسط موسوی و اطرافیانش حکایت میکند. این تحلیلگران معتقدند فاز جدید نیز چندان دوام نخواهد آورد و آن اندک حامیان موسوی که همچنان پیگیر اظهارات او هستند نیز به مرور از این موضوعات کنارهگیری میکنند و به همین خاطر موسوی که تداوم هویت سیاسی خود را وابسته به این تجمعات میداند این موضوع را یک خطر بسیار بزرگ برای خود تلقی میکند. در همین راستا گزارشهای منابع امنیتی حاکی از تحرک خطرناک برخی اصلاحطلبان تندرو در روزهای آینده است. این گزارشات حکایت از آن دارد که ارادهای در کار است تا ذیل پروژه «شهیدسازی»، اقدام به فراهم کردن زمینه برای قتل برخی شهروندان تهرانی توسط عمال برخی گروهکهای تروریستی کند و با فیلمبرداری و عکاسی آن و نمایش این تصاویر در رسانهها و انعکاس خارجی، فرآیند جدیدی را در ایجاد آشوبهای دوباره آغاز کند. در همین زمینه شواهد بسیاری در دست است که فراخوان تجمع امروز که با بهانه مراسم بزرگداشت کشته شدههای حوادث اخیر صادر شده، یکی از برنامههای مورد توجه برای اجرای این پروژه بسیار خطرناک است. گفتنی است در این باره تدابیر لازم از سوی مراکز نظامی، انتظامی و امنیتی اندیشیده شده ولی آنچه بیشتر از سایر تدابیر میتواند منجر به ناکامی پروژه قتل ناجوانمردانه شهروندان شود، هوشیاری مردم برای جلوگیری از فراهم شدن بستر لازم برای فعالیت تروریستها و بهرهبرداریهای «کثیف» سیاسی است. شنیدههای «وطنامروز» از منابع امنیتی همچنین از این واقعیت خبر میدهد که در حال حاضر کمیتهای در حال برنامهریزی برای انجام تجمعات متعدد بعدیـ به بهانههای مختلف مناسبتیـ و فراهم ساختن زمینه در جهت محقق شدن قتل شهروندان حول پروژه «شهید سازی» است.