دوست عزیزی دارم بنام میلاد عرفانپور. از رویش های انقلاب اسلامی است و طبع شعر فوق العاده ای دارد. از شاگردان علیرضا قزوه و مرحوم قیصر امین پور است و تا کنون سه مجموعه شهر از او منتشر شده : 1. از شرم برادرم(1385) 2. پاییز بهاری است که عاشق شده است(1386) 3.پاد شهر(1388) و دو مجموعه در دست انتشار هم دارد. به مناسبت وقایع اخیر شعری زیبا سروده که شنیدن آن از زبان خودش بسیار شیرین تر است تا خواندن آن:
نه ! امیدی به شما نیست، حقارت ، آزاد
هرچه خواهید بگویید جسارت ، آزاد
آبروی وطنم یوسف بازار شده ست
ثمن بخس ، فراوان و تجارت ، آزاد
شیختان با همه شیرینی و شهرآشوبی
فتویِ فتنه فرستاد : شرارت ،آزاد
راه بر مشت گره کرده ی مردم بستید
تا به دشمن شود انگشت اشارت، آزاد
حرم از دست حرامی نگرفتیم که باز
پیک و پیغام فرستید که غارت، آزاد
پاکدامن وطنم را به کسی نفروشید
خاصه این فرقه ی از قید طهارت ، آزاد
بی وضو زائر این خاک نباید! چه کسی
گفته این قوم نجس را که زیارت ، آزاد؟
الغرض معنی آزادی اگر این باشد
وقت آن است بگوییم اسارت آزاد
سایر شعرهای زیبایش را در وبلاگ شعرکده بخوانید